به گزارش خبرگزاری مهر، كبر صفتی نفساني و حالتي نهاني است كه در انسان به واسطه بزرگ تر و بهتر و بلند مرتبه ديدن خود از ديگري پيدا مي شود. کبر بر اين اعتقاد نادرست تكيه دارد که انسان خود را مهم و عزيز و ديگران را ذليل مي پندارد و البته به اين خيال موهوم خود دلشاد است. از اين بيان تفاوت بين عجب و كبر دانسته مي شود، زيرا عجب همان خودپسندي و بزرگ ديدن عمل خود است بدون ملاحظه ديگري، يعني تنها خود و كار خود را بزرگ مي بيند و به آن مي بالد نه اين كه خود را از ديگري بهتر و بزرگ تر ببيند. بنابر اين ممكن است كسي عجب داشته باشد ولي كبر نداشته باشد. اما اگر كسي صفت خوبي در خود ديد بايد بداند كه خداوند به او عنايت كرده و هر زمان كه بخواهد مي تواند آن را بگيرد.در اين صورت به خود اجازه نمي دهد كه فخر فروشي نمايد.
كبر يكي از بزرگ ترين صفات رذيله است و چه بسيار افرادي كه از اين راه به هلاكت رسيدند. كبر صفتي است كه مانع كسب اخلاق حسنه مي گردد، زيرا كبر مانع خودسازي است، چرا که شخص متکبر حاضر به درخواست راهنمايي از ديگران نيست. قرآن مجید مي فرمايد؛ خداوند بر قلب هر متكبر جباري مهر مي نهد.
لجاجت و عنادها در برابر حق پرده اي ظلماني بر قلب و فكر انسان مي اندازد و حس تشخيص را از او مي گيرد و كار به جايي مي رسد كه قلب او همچون يك ظرف در بسته مهر مي شود كه نه محتواي فاسد آن بيرون مي آيد و نه فكر صحيح در آن وارد مي شود. قرآن در آيه ديگري مي فرمايد؛ وارد شويد از درهاي جهنم و جاودانه در آن بمانيد و چه بد جايگاهي است جايگاه متكبران.
سرچشمه اصلي بدبختي هاي بشر كبر و غرور است كه حجاب در برابر ديدگاه حق بين انسان مي افكند. منشا تكبر مي تواند مسائل گوناگوني باشد، گاه كثرت مال آن را بوجود مي آورد، گاه زيادي افراد و خاندان، گاه حسب و نسب و گاه معلوماتي كه شخص دارد. حضرت علي(ع)در خطبه اي مي فرمايد؛ از آنچه خداوند درباره شيطان انجام داد عبرت بگيريد، زماني كه باطل كرد عمل بي حد،و جد و جهد بي اندازه اش را، در حالي كه خدا را در شش هزار سال عبادت كرده بود و معلوم نيست آيا از سال هاي دنيوي بوده يا اخروي كه روزش هزار سال است كه سبب آن بطلان عمل كبر او نسبت به حضرت آدم بود.
در حقيقت پيدايش حالت كبر از سه اعتقاد به وجود مي آيد؛ مرتبه خود و ديگري را ديدن و آن گاه مرتبه خود را از او افزون تر پنداشتن و بعد بر اين عقيده تكيه كردن و خود را عزيز و بي نياز و بزرگ و پاك پنداشتن. پس اعتقاد صرف به برتري خود از ديگران، بدون پيدا شدن غرور و كبر نيست اما گاهي موجب كبر مي شود كه آن وقت صاحب آن داراي چندين صفت زشت شده است كه بايد خداوند به فريادش رسد كه در روز دادگري چه جوابي در مقابل عدل الهي مي تواند بدهد. پيامبر اكرم(ص)مي فرمايد؛سه طايفه اند كه خداوند در قيامت با آنها سخن نمي گويد چون مورد غضب باري تعالي هستند و به نظر رحمت به آنها نمي نگرد و براي آنها عذابي دردناك است؛ پيرمرد زنا كار، حاكم ظالم و فقير متكبر.
تكبر استعمال كبر است يعني كبر و نخوت دروني خود را در گفتار و كردار آشكار كند، اما در گفتار مانند اين كه تزكيه نفس كند و بنازد كه از فلان و بهمان بالاتر و بهترم، كارهايم درست است و عيب و نقصي در من نيست، چنان كه شخص معجب چنين است. يا اين كه به اموري كه به نظرش كمال است بنازد و به رخ مردمان بكشد كه من داراي كمالاتي هستم كه فلاني از آنها هيچ خبري ندارد. فهم مرا كسي ندارد و يا اين كه به حسب و نسب و دارايي خود فخر و مباهات كند. قرآن مي فرمايد؛ خداوند دوستدار هيچ متكبر و خودستايي نيست.
كبر بر سه قسم است؛ كبر در برابر خدا و پيامبر(ص)و مردم. كبر در برابر خدا داراي انواعي است؛ گاهي انسان جاهل و مغرور را حالتي دست مي دهد كه در آن حال خود را مستقل دانسته، هستي و تمام شئون خود را از خودش مي داند و حاضر نيست خود را مخلوق و زير دست و تحت تدبير و تربيت خدا بداند و به زبان حال وقال مي گويد؛ من چنين كردم و چنان خواهم كرد و در اثر توانايي محدود،پروردگار و آفريدگار را تصديق ندارد و ظلمت كفر،دلش را سياه نموده كه خداوند مي فرمايد؛آنها كه ايمان به آخرت ندارند و ايمان درستي به مبدا و معاد ندارند دل هايشان حقيقت را انكار مي كند و در برابر حق مستكبر هستند.
نظر شما